در سال ۲۰۱۴، ایلان ماسک اسرار تجاری تسلا را به BMW اهدا کرد. همه فکر میکردند که وی دیوانه شده است؛ اما این «عمل خیرخواهانه» در واقع یکی از بیرحمانهترین حرکات تجاری در تاریخ شرکتهای آمریکایی بود.
در اینجا دلیل پشت پرده این حرکت جسورانه، خلاصه شده است:
شرکت BMW آماده بود تا بر بازار خودروهای الکتریکی (EV) در اروپا تسلط یابد؛ «آنها برند قوی داشتند»؛ «آنها از مهندسی پیشرفتهای برخوردار بودند» و همچنین «آنها استراتژی بینقصی داشتند»؛ اما یک فرضیه کشنده درباره «هدیه» ایلان ماسک مرتکب شدند.
همه چیز با یک شرطبندی ۵ میلیارد دلاری آغاز شد
همه چیز با یک شرطبندی ۵ میلیارد دلاری آغاز شد؛ در حالی که BMW مشغول امضای قراردادهای باتری بود؛ ایلان ماسک از گیگافکتوری رونمایی کرد یعنی تأسیساتی که برای تولید سالانه باتریهایی بیشتر از کل تولید جهانی در سال ۲۰۱۳ طراحی شده بود؛ اما این حتی جسورانهترین حرکت او نبود.
در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۴، ایلان ماسک یک پست وبلاگی با عنوان: «تمام حق اختراعات ما متعلق به شماست» منتشر کرد. او اعلام کرد که تسلا تمام حق اختراعات خود را به صورت رایگان در اختیار دیگران قرار میدهد.
اما در پس این دیوانگی، نبوغی نهفته بود.
تسلا با دو مشکل مواجه بود: نخست اینکه «بازار خودروهای الکتریکی بسیار کوچک بود» و دوم اینکه «هیچکس ایستگاههای شارژ نمیساخت».
ایلان ماسک به این نتیجه رسید که تسلا نمیتواند به تنهایی پیروز شود. آنها نیاز داشتند تا کل بازار را گسترش دهند.
او کاری بیسابقه انجام داد. «او سخاوت را به سلاح تبدیل کرد.» با بخشیدن حق اختراعات، تسلا توانست «دیگران را به ساخت خودروهای الکتریکی تشویق کند»؛ «زیرساختهای شارژ را گسترش دهد» و «فناوری خود را به استاندارد صنعت تبدیل کند».
در حالی که BMW بر حفاظت از مالکیت فکری خود تمرکز کرده بود، ایلان ماسک بازی بزرگتری را در پیش گرفته بود؛ «گیگافکتوری فقط درباره باتریها نبود»؛ بلکه موضوع آن «مقیاس» بود. در حالی که رقبا از حق اختراعات تسلا برای رسیدن به آن استفاده میکردند، ایلان ماسک در حال ساخت امپراتوری بود که میتوانست باتریها را ارزانتر از هرکس دیگری تولید کند.
«هدیه» یک تله بود
«هدیه» در واقع یک تله بود؛ حق اختراعات تسلا موجب شد تا دیگران میلیاردها دلار در فناوری خودروهای الکتریکی سرمایهگذاری کنند؛ اما بدون مقیاس تولید تسلا، آنها نمیتوانستند در هزینهها رقابت کنند.
درسی که شرکت BMW به سختی آموخت
شرکت BMW این را به سختی آموخت:
-هزینه باتری تسلا: حدود ۱۸۷ دلار به ازای هر کیلوواتساعت
-هزینه باتری BMW: حدود ۲۸۰ دلار به ازای هر کیلوواتساعت
این فاصله بیشتر شد؛ تا سال ۲۰۱۶، تسلا باتریهایی ۶۰ درصد ارزانتر تولید میکرد.
«بخشیدن» حق اختراعات موجب شد که «فناوری تسلا به استاندارد تبدیل شود»؛ «دیگران بازار را تأیید کنند» و « تسلا یک مزیت هزینهای غیرقابلرقابت ایجاد کرد» و این یعنی «نبوغ استراتژیک محض».
در عصر دیجیتال، شفافیت و باز بودن بر پنهانکاری پیروز میشود
اما چیزی که همه از آن غافل شدند این بود که «این مسئله فقط درباره شکست دادن BMW نبود».
ایلان ماسک چیزی بسیار ارزشمندتر را ثابت کرد: «در عصر دیجیتال، شفافیت و باز بودن بر پنهانکاری پیروز میشود». در واقع برندگان امروزی، فناوری را انحصاری نمیکنند؛ آنها به صورت استراتژیک فناوری را به اشتراک میگذارند تا: «اکوسیستمها را بسازند»؛ «استانداردها را تعیین کنند» و «اثرات شبکهای ایجاد کنند». در حالی که مزیتهای رقابتی، کلیدی در مقیاس و اجرا را حفظ میکنند.
به همین دلیل است که درک فناوریهای نوظهور به تنهایی کافی نیست. نوآوری واقعی از دیدن تصویر بزرگتر حاصل میشود؛ «چگونگی ایجاد ارزش از طریق همکاری، نه فقط رقابت». ما وارد عصری میشویم که در آن موفقیت از طریق «باز بودن استراتژیک» و «فناوری در خدمت پیشرفت انسانی» به دست میآید، نه فقط افزایش بهرهوری.
منبع: BaptisteVicini
اولین جامعه خبری فناوری و نوآوری ایران
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به هاب بین الملل فناوری و نوآوری ایران است.