دختر کشیش نوشتۀ جورج اورول، در سال 1935 منتشر شد. اورول که کتابهای مهم و تأثیرگذاری همچون مزرعۀ حیوانات و 1984 را نوشته است، در برههای از زندگی دچار فقر و تنگدستی شد و دختر کشیش و آسوپاس در پاریس و لندن محصول همین دوراناند. در این کتاب با بیان و نگارشی ساده به موضوعاتی همچون هویت، طبقۀ اجتماعی، دین و نقد این موضوعات میپردازد که میتوان گفت تحت تاثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی آن زمان جامعۀ انگلستان بوده است.
این کتاب را میتوان سه بخش دانست. بخش اول دوروتی را معرفی میکند؛ دخترِ یک کشیش متحجر و خشکمذهب، دختری آرام و مهربان که تحت تعالیم سختگیرانۀ پدرش پرورش یافته است و بنابراین ایمانی راسخ دارد. او روزهایش را صرف ادارۀ کارهای خانه و کلیسا میکند و پارهای از کتاب به توصیف جزئیات کارهای یک روز او میپردازد. روزی دوروتی از خواب بیدار میشود و میفهمد که حافظهاش را از دست داده است و این آغاز سفر او و بخش دوم کتاب است. دوروتی سر از لندن درمیآورد، همراه با کارگران روزمزد در پی کار میگرردد، طعم فقر را میچشد و با دنیایی نو آشنا میشود. در نتیجۀ این اتفاقات، ذهن او سیستم طبقاتی و مذهبی را زیر سؤال میبرد. در بخش سوم، دوروتی حافظهاش را بازمییابد و به محل زندگیاش، نایپهیل بازمیگردد، اما نگاه و باور او به جهان همچون گذشته نیست. او درمییابد که دیگر ایمانی همچون گذشته ندارد. فقر و فراموشیای که دختر کشیش از سر گذارند، او را به اندیشدن دربارۀ مسائلی وامیدارد که تا پیش از آن، از ذهنش نمیگذشت؛ مذهب، کلیسا، پدر متعصبش....
اولین جامعه خبری فناوری و نوآوری ایران
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به هاب بین الملل فناوری و نوآوری ایران است.